دانشیار زبان و ادبیات فارسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
چکیده
بازخوانی و بازاندیشی مفاهیم و تعاریف نهادها و روابط میان- فردی و جمعی در متون کهن فارسی با دیدگاه کشف و نقد سنتها یکی از کارکردهای نقد اجتماعی در روزگار معاصر است. نهاد خانواده، قدیمی ترین نهادی است که کلیشههای جنسیتی از گذشته تا امروز در آن بازتولید شده است. متون منثور تعلیمی بخش مهمی از این تعاریف را در روایتی برساخته و به هم پیوسته آشکار میسازد. در این روایتها میتوان مشاهده و تحلیل کرد که مفاهیم و مناسبات میان افراد و تعاریفی که برای زن و شوهر، پدر و مادر و فرزندان و حقوق آنها بر یکدیگر طرح میشود، در مقایسه با جهان امروز چه تفاوتهای بنیادینی یافته است و چه مفاهیمی همچنان بر بستر سنتها بازتعریف میشود. در کلیشههای جنسیتی تکرار شونده در این متون بر اساس دیدگاه سلسله مراتبی قدرت و فرهنگ پذیرفته شدۀ آن روزگار، مردان متکفل و مخاطب« تدبیر منزل» بودند و زنان و کودکان بر اساس نقصان عقل و صغارت، تحت قیمومیت آنان بودند. روابط میان اعضای خانواده نه بر اساس «محبت» که بر اساس «وظیفه» و «قدرت» تعریف میشد و آداب و سیاست خاصی بر آن حکمفرما بود. تلاش در برقراری یک نظام از پیش تعیین شده و یکطرفه که مجری آن مرد خانواده است، دیده میشود و برای کودکان دختر و پسر بر اساس جنسیت، پرورش و نقشهای از پیش تعیین شده و متفاوتی در نظر گرفته میشود