چالش سنت و مدرنیسم در ادب مشروطه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز، ایران

2 دانش‌آموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه هرمزگان

چکیده

به دنبال آشنایی ایرانیان با مدرنیته و ظهور گفتمان نوخواهی و نوگرایی در بین نخبگان فکری- سیاسی جامعه ایران در عصر مشروطه، ادبیات نیز پا به عرصه تحولات سیاسی- اجتماعی جامعه گذاشت و در خدمت نوسازی جامعه قرار گرفت. به­گونه­ای که مدرنیسم و نوگرایی به مهم­ترین مسأله ادبیات این دوره تبدیل شد و متون ادبی با تجلیل از مدرنیته و انگاره­های مدرن و حمله به سنّت و اندیشه­های سنّتی نقش مهمی را در پذیرش مدرنیته در ایران ایفا کردند. مقاله حاضر از دیدگاه جامعه­شناسی ادبیات می­کوشد تا به بررسی چگونگی بازتاب مدرنیسم در پاره­ای از متون داستانی دوره مشروطه بپردازد و به این دو پرسش مهم که کدام جنبه­های مدرنیته برای روشنفکران ایرانی جاذبه بیشتری داشته و در مقابل، چه عواملی مخالفت بخش­هایی از کشور با ورود نهادها و انگاره­های مدرن به ایران را به دنبال داشته است پاسخ دهد. نتایج پژوهش حاضر نشان می­دهد که از نگاه نویسندگان این دوره، مجلس و مشروطه، تکنولوژی، موضوع زن مدرن، مدارس جدید، قانون، آزادی، ارتش مدرن و برابری به ترتیب مهم­ترین و ضروری­ترین جنبه­های مدرنیته برای جامعه ایرانی بوده­ و در مقابل، عواملی مانند اقتصاد، تفکر مذهبی در ایران، تقدیرگرایی ایرانیان و استبداد مهم­ترین موانع ورود مدرنیته به ایران بوده­اند.     

کلیدواژه‌ها